شب زنده نگه مون داشت. ساعت شش و خورده ای بود. هوا هنوز تاریک. من مونده بودم بعدش چی میشه. هوا بعدش روشن تر شد. خعلی باحال بود.
در کف/حسرت/بزرگداشت/عظمت/خفونت/پا کی/ زیبایی/ توصیف ناپذیری/.... عریانی
No comments:
Post a Comment