Thursday, August 2, 2012

Sat, Apr 21, 2012 at 8:40 PM


اومدم بزارم رو والت، دیدم مصلحت نبینی شاید که از پرده برون افتد راز :
نقل داره علی اقا. نقلش اینه که این جشنواره تار نوازان بود، بزرگداشت آقام علیزاده. این یکی برنامه اعلام نشده بود، به این شرح که این معاظمی که می بینی همین جوری اومدند و روی زمین نشستند و ساز زدند که در جوابشون آقا علیزاده اون بداهه ی اصفهانش رو زد. معاظم مذکور شاگردان ارشد حضرتش هستند، به این شرح که نفر یکی مانده به اخر دست چپ بانو صهبا مطلبی هستند . . . الغرض، هرچند که هیهات منٌا که این حرفا و این دیوار و این پرده ها و  این اسما، لکن، برای بقیه می گم: شعر و حس و حتی ختم حلق بریده ی آهنگ، عرضی داره خدمتتون علی آقا.


ما که از دستت خیلی راضی هستیم، یه کم هم از پرده بیایی بیرون، دیگه بهونه واسه شعر گفتن هم نخواهیم داشت. دیوونه ها گرده شون از سنگ محکم شده دلشون اما نازکه خیلی . . .  تولدت برا ما که خیلی مبارکه، حالا اصرار کنی شاید یه برشش رو به خودت هم دادیم.

No comments:

Post a Comment