Saturday, February 5, 2011

سلامتی

سلامتی همه ی سیگارهای بارون زده که  به زور نفس می کشند
سلامتی همه سلول های کیمیا زده که به زحمت می خندند
سلامتی همه کبدهای آب زده که به خنده آب می خورند
سلامتی همه ی دل های آفت زده که به امید سرپا می ایستند
سلامتی همه ی شیرهای یخچال زده ای که به خوش رویی بعد از تاریخ مصرف هم می مونند.


Tonight, Ladies and gentlemen, I am willing to dedicate my words to a gentle soul, with whom I used to be officially friend, but not any more I dare to say. Though, for some concealed reasons, I want to drink this cup to  his wealth and health.

حس وقتی سیگاری رو فوت می کنی زیر بارون که خاموش نشه و آتش سرعت می گیره تابه خط پایان برسه. می بینی که فوت بکنی یه جور   . . فوت نکنی یه جور . . .

No comments:

Post a Comment